تيرچه تام يك مدل تيرچه نوين مي¬باشد كه از بهينه¬سازي تيرچه بتني و كروميت منتج شده است. از اين تيرچه براي اجراي سقف سازه¬اي ساختمان¬ها استفاده مي¬شود. سقف نوين تام در حقيقت يك مدل سقف تيرچه و دال بهينه شده با ماهيت مقطع Tشكل مي¬باشد. تيرچه¬ تام از دو بخش سازه¬اي و غيرسازه¬اي تشكيل شده است. بخش سازه¬اي آن كاملا فلزي بوده و از چهار بخش فولاد كششي، فولاد فوقاني، بخش خرپايي برشي و فولاد برش¬گير تشكيل شده است. براي تقويت فولاد تحتاني تيرچه مي توان از تسمه (ورق فولادي)، ميلگرد، پروفيل نبشي (تك يا دوبل) و يا پروفيل قوطي بصورت جداگانه و يا در تركيب با يكديگر استفاده نمود. در زمان اجراي سقف و پيش از گيرش بتن در زير تيرچه¬ها پايه موقت قرار مي¬گيرد. قطر و مقطع فولاد فوقاني تيرچه متاثر از فاصله پايه¬هاي نصب شده در زير تيرچه محاسبه مي¬شود. طول فولاد تقويت برشي متاثر از پوش محاسباتي برش مي¬باشد. براي تقويت برش تيرچه ميتوان در كنار (يا جايگزين) ورق فولاد برشگير از ميلگردهاي زيكزاگ مضاعف، بصورت موازي و يا متقاطع نسبت به ميلگردهاي زيكزاگ برشي اصلي در ابتدا و انتهاي تيرچه استفاده نمود. جهت تقويت و افزايش كيفيت اتصالات در تيرچه تام مي¬توان از جوش قوس الكتريكي با دستگاه¬هاي اينورتر، جوش نقطه¬اي و جوش CO2 استفاده نمود. براي افزايش كيفيت سقف، در زمان توليد تيرچه¬ها با كمي انحنا به سمت بالا توليد مي¬شود. در بخش غيرسازه¬اي تيرچه به دليل چسبندگي كم اتصال ورق تحتاني به ملات نازك¬كاري، در زير ورق تحتاني مي توان از شبكه الياف شيشه يا فلزي استفاده مي¬شود كه توسط چسب يا جوش به كف تيرچه متصل مي شود. از جمله ويژگيهاي تيرچه تام، مي توان به طراحي تيرچه بصورت نيمه گيردار اشاره نمود. براي اين منظور با توجه به دياگرام لنگر ميتوان ميلگرد فوقاني تيرچه را به اندازه طول گيرايي بتن در داخل تير امتداد داد (بصورت صاف يا خم دار). در اينصورت دياگرام لنگر با توجه به ظرفيت خمشي فولاد بالاي تيرچه به سمت بالا كشيده شده (لنگر منفي) و مقادير لنگر وسط دهانه (لنگر مثبت) و در نتيجه مقدار فولاد خمشي لازم در بخش تحتاني تيرچه كاهش مي يابد. ضمنا در زمان اجراي سقف تيرچه و بلوك ديگر نيازي به اجراي ميلگرد منفي بصورت جداگانه نمي باشد.

پسوريازيس يك بيماري پوستي با عامل ژنتيكي مي باشد كه حدود3%از كل جمعيت جهان به اين بيماري مبتلا هستند.درمان مشخصي براي اين بيماري وجود ندارد به همين علت ممكن است درمانهاي مختلفي براي اين بيماري مورد استفاده قرار بگيرد ولي هيچ يك از اين روشهاي درمان نمي تواند بهبودي كامل را براي اين بيماري حاصل آورد. به همين دليل بايد درجه تأثير روشهاي درماني اندازه¬گيري شود. براي اندازه¬گيري ميزان پيشرفت يا بهبود اين بيماري از استاندارد PASI استفاده مي¬شود. پارامتر اريتم كه بايد در PASI بايد اندازه گيري شود، توسط پزشكان به صورت فيزيكي و بصري يا توسط آزمايشات خسته كننده اندازه گيري مي¬شود كه اين اعمال بسيار وقت گير، هزينه بر و بي دقت است. بنابراين يك روش قابل اطمينان، راحت، دقيق و مستقل از ناظر (پزشك) براي اندازه گيري PASI مورد نياز است. روش ارائه شده با استفاده از پردازش تصوير مي‏تواند به صورت اتوماتيك پارامتر اريتم را در استاندارد PASI رامحاسبه نمايد. مزيتهاي اين روش نسبت به ساير روشها به شرح زير است: 1- يك روش كاملا كامپيوتري 2- مستقل از ناظر 3- دقت بسيار بالا نسبت به انسان 4- قابل پياده سازي در رنگهاي مختلف پوست در حال حاضر اندازه گيري اريتم به وسيله چشم توسط پزشك اندازه گيري مي شود و دقت بسيار كمي دارد. توسط اين روش مي¬توان تصوير بيماران را مورد پردازش قرار داده و درجه بهبود بيماران را تحت تاثير يك داروي خاص بيان كرد كه مي¬تواند كمك بسيار زيادي به كنترل يا درمان اين بيماري كند. كاربرد اين روش در بخش پوست تمامي بيمارستانها و موسسات تحقيقاتي دارويي يا پوست مي¬باشد.

با توجه به اينكه اسيد فوليك يكي از ويتامين‌هاي ضروري و مهم براي زنان واقع در سنين باروري است و از طرفي مصرف اسيدفوليك در دوره قبل و حين بارداري با كاهش، احتمال وقوع يا عود نقايص لوله عصبي همراه است، به همين منظور در اختراع حاضر تلاش گرديد كه با استفاده از روش هيدراسيون لايه نازك- سونيكاسيون به توليد نانوليپوزوم‌هاي حاوي اسيد فوليك پرداخته شود تا ماده حاضر قابليت انحلال در روغن را داشته باشد و در نهايت اين ماده را در روغن حل نموديم. نتايج نشان داد كه زماني كه نسبت لسيتين (ديواره) به اسيد فوليك (هسته) 7 به 1 است، بهترين نتايج بدست آمد. از طرفي مشخص گرديد كه نمونه‌هاي تهيه شده داراي اندازه‌اي كمتر از 223 نانومتر داشتند. با افزايش نسبت ديواره به هسته راندمان درون پوشاني نيز افزايش يافت. روغن حاوي نانوليپوزوم‌هاي توليدي نيز از نظر پروفايل اسيد چرب تغيير محسوسي نكردند. در پايان با توجه به توليد اين ماده مي‌توان اميدوار بود كه مقداري از مشكلات كمبود ويتامين اسيد فوليك در بين جوامع مرتفع گردد

پسوريازيس يك بيماري با عامل ژنتيكي مي باشد اين بيماري پوست را با پلاكهاي قرمز كه اغلب با پولكهاي نقره اي – سفيد همراه هستند مي پوشاند. تقريبا درماني براي اين بيماري وجود ندارد و درمانهاي فراواني براي كنترل اين بيماري مورد استفاده قرار مي گيرد كه هر كدام ميزان تاثير متفاوتي را بروي اين بيماري خواهد داشت. براي اندازه گيري ميزان تاثير اين داروها بر روي بيمار از استانداردي به نام pasi استفاده مي شود. اين استاندارد شامل 4 پارامتر سطح، قرمزي، پوسته ريزي و ضخامت پوست مي باشد. اندازه گيري پارامتر سطح در استانداردpasi توسط پزشكان به صورت تجربي و چشمي صورت مي گيرد كه يك عمل خسته كننده و نادقيق مي باشد و نتايج متفاوتي را دارا مي باشد. در اين كار روش اتوماتيك كامپيوتري ارائه مي شود كه پارامتر سطح را در استاندارد pasi، اندازه گيري مي كند. اين روش توانايي اندازه گيري پلاكهاي ساده (بدون پوسته) و پلاكهاي كه همراه پوسته هاي نقره اي – سفيد هستند و همچنين پوستهاي كه داراي مو بوده را ، دارا مي باشد. همچنين روش ارائه شده داراي دقت بالاي 96% براي 18 نفر از 20 مي باشد و كاملا به صورت اتوماتيك انجام مي شود در حالي كه امروزه تعيين پاراماتر سطح توسط پزشكان به صورت بصري صورت مي گيرد كه جلوگيري از خطاها اجتانب ناپذير است، لذا از اين طريق مي توان مشكلات ناشي از تشخيص هاي مختلف پزشكان و نظرهاي متفاوت را حل كند.

طناب زدن يكي از مهارت هاي ورزشي هوازي، جذاب و بسيار پر كاربرد است. با طناب هاي ورزشي كه هم اكنون موجود است، كاربر فقط مي تواند حركت را انجام داد و اطلاعاتي در خصوص عملكرد كاربر ارائه نمي دهند. در اين طرح محققين دستگاهي را طراحي و ساخته اند كه با استفاده از تجهيزات الكترونيكي، قابليت ارائه فاكتورهايي نظير ضربان قلب، تعداد حركت، زمان فعاليت، سرعت طناب زدن، انرژي مصرفي، شاخص توده بدني و طبقه آن و تعين خط پايه هدف تمريني براي موارد فوق را دارد. آگهي از اين اطلاعات به فرد كمك مي كند تا از مسير پيشرفت خود آگاهي پيدا كند، و تاثير اين ورزش بر روي فاكتورهاي معرفي شده را مشاهده نمايد.

تيرچه نوين تام يك مدل تيرچه نوين ميباشد كه در حقيقت از بهينه سازي تيرچه هاي بتني و كروميت (فلزي خودايستا) منتج شده است. از اين تيرچه براي اجراي سقف سازه اي ساختمانهاي در حال احداث با اسكلت بتني، فلزي، ساختمان هاي بنايي، ICF و ... استفاده مي شود. سقف نوين تام در حقيقت يك مدل سقف تيرچه و بلوك بهينه شده با ماهيت مقطع tشكل در زمان بهره برداري ميباشد. در اين مدل سقف در كنار تيرچه هاي نوين تام از يكي از انواع بلوك هاي سفالي، بتني، پلي استايرني، پليمري و يا قالب فلزي موقت استفاده مي¬شود. تيرچه هاي نوين تام از دو بخش سازه اي و غير سازه اي تشكيل شده است. بخش سازه اي تيرچه هاي تام كاملا فلزي بوده و از 4 بخش فولاد تحتاني (كششي)، فولاد فوقاني (در ناحيه فشاري)، بخش خرپايي (ميلگردهاي زيگزاگ در ناحيه برشي) و فولاد برشگير (ورق هاي قائم روي فولاد تحتاني يا ميلگردهاي زيگزاگ مضاعف) تشكيل شده است. در قسمت تحتاني تيرچه براي تامين مقاومت كششي مورد نياز از ورق فولاد سياه st37 با ضخامت حداقل 3 ميليمتر استفاده ميشود. براي تقويت ورق تحتاني از ورق هاي st37 يا ميلگردهاي s340 استفاده ميشود. در زمان اجراي سقف و پيش از گيرش بتن در زير تيرچه ها پايه يا شمع قرار ميگيرد. قطر و سطح مقطع فولاد فوقاني تيرچه ها كاملا تحت تاثير فاصله شمع هاي نصب شده در زير تيرچه ميباشند كه با توجه به پيشنهاد كارفرما از سوي محاسب تعيين ميگردد. براي تحمل برش موجود در مقطع از ميلگردهاي زيگزاگ استفاده شده است. در تيرچه هاي با طول كوتاه تر استفاده از ميلگردهاي زيگزاگ براي كنترل برش به تنهايي كافي ميباشد. اما با افزايش طول تيرچه ها و بار طراحي، نياز به استفاده از فولاد برشگير شكل ميگيرد. در اينصورت از ورق هاي تقويتي و يا ميلگردهاي زيگزاگ مضاعف استفاده ميشود. طول فولاد تقويتي مورد نياز براي برش متاثر از پوش محاسباتي برش ميباشد. جهت تقويت و افزايش كيفيت اتصالات مورد نياز در تيرچه هاي تام، در اين اتصالات ميتوان از جوش قوس الكتريكي با دستگاههاي اينورتر، جوش نقطه اي و يا جوش co2 استفاده نمود. ضمنا براي افزايش كيفيت سقف در زمان توليد اين تيرچه ها با كمي انحنا به سمت بالا توليد مي شود كه اين انحنا با فشار ناشي از بتن دال و كف سازي ساختمان بازگشته و سقف بصورت كاملا صاف در مي آيد. در بخش غير سازه اي تيرچه با توجه به اينكه در اين مدل تيرچه از ورق فولاد در بخش تحتاني استفاده ميشود؛ اتصال ملات گچ (نازك كاري) به زير ورق فولاد با اشكالاتي روبرو است. در تيرچه تام در زير ورق تحتاني از شبكه (مش) الياف شيشه يا توري فلزي استفاده مي شود كه توسط چسب يا جوش به كف تيرچه متصل مي شود. اين شبكه داراي مقاومت كششي بسيار بالا ميباشد كه از ايجاد هرگونه ترك روي سطح گچ جلوگيري مينمايد.

چكيده(Abstract): جداسازي DNA يك فرايند خالص‌سازي DNA از موجودات با استفاده از تركيبي از روش‌هاي فيزيكي و شيميايي است. جداسازي مقدار كافي از DNA با كيفيت بالا شرط لازم براي چنين برنامه‌هاي كاربردي است و انتخاب روش مناسب استخراج DNA نقش محوري در اين زمينه دارد. استفاده از روش جوشاندن جهت استخراجDNA از بافت هاي خون و سلول هاي پروكاريوت ها مرسوم است. جداسازي DNA از بافت هاي ماهيچه اي موجودات با استفاده از روش هاي دستي و كيت هاي تجاري مرسوم است. ما يك روش سريع، ساده، ارزان، بدون نياز به آنزيم و تكرار پذير جهت استخراج DNA از بافت ميگوي ببري سبز خليج فارس بهينه سازي كرده ايم كه قابل تعميم به ساير ميگوها و سخت پوستان نيز است. DNA استخراج شده با استفاده از اين روش به عنوان الگو جهت تكثير Internal Transcribed Spacer-I (ITS-I)و ناحيه 16S rRNA/tRNAval به ترتيب به عنوان نشانگر ژنوميك و ميتوكندريايي مورد استفاده قرار گرفتند و اين دو قطعه با كيفيت عالي تكثير گرديد.

ترموكاتر در حقيقت يك دستگاه رفع نقص ساختماني مي باشد. كاربرد اين دستگاه براي حذف زايده هاي بلوك هاي پلي استايرني مورد استفاده در سقف مي باشد. امروزه سقف هاي تيرچه و بلوك از عمده ترين سقف هاي مورد مصرف در ساختمانهاي كشور مي باشند. در فاصله بين تيرچه ها عموما از بلوك هاي پلي استايرني استفاده مي شود. با توجه به هزينه بالاي مواد اوليه بلوك هاي پلي استايرني، صنعت ساختمان سازي به سمت استفاده از بلوك هاي با چگالي پايين تر گرايش پيدا كرده است. كه اين مسئله باعث كاهش مقاومت بلوك ها در زمان بتن ريزي و در نتيجه تغيير شكل بلوك ها تحت بار وارده مي شود. اين تغيير شكل در بخش تحتاني بلوك بصورت ناهمواري (برجستگي و فرورفتگي) بوده و در صورت عدم رفع نقص باعث افزايش مصرف گچ و نازك كاري زير سقف مي شود. دستگاه ترموكاتر با داشتن المنت هاي تخت و برجسته (فشنگي) ضمن حركت در زير بلوك هاي يونوليتي با توجه به تراز كف تيرچه هاي اجرا شده اقدام به رفع برجستگيها و نواقص بلوكهاي پلي استايرني كرده و كف آنها را صاف مي نمايد و همزمان در سطح تحتاني بلوك ها شيار ايجاد مي نمايد كه باعث افزايش چسبندگي گچ نازك كاري به بلوك مي شود. اين دستگاه از دو بخش اصلي تشكيل شده است: 1-\tبخش الكتريك كه از ديمر، ترانسفورماتور، كابل، ترمينال، المنت تخت و المنت فشنگي تشكيل شده است كه بطور كلي وظيفه ايجاد حرارت لازم در سطح بدنه دستگاه جهت فرم دهي به بلوك هاي پلي استايرني را دارد. 2-\tبخش مكانيك كه تشكيل دهنده بدنه كلي دستگاه مي باشد كه وظيفه انتقال سيستم حرارتي به زير سقف، تراز كردن حركت دستگاه نسبت به تيرچه ها و حركات اپراتور را دارد. اين دستگاه براي استفاده پس از اجراي سقف طراحي شده است اما در صورت نياز مي تواند پيش از اجرا نيز مورد استفاده قرار گيرد.